برای واژهها فرقی نداردکه عاشق باشی یا دوستدار همین که دلتنگش باشی حتی وقتی کنار اویی
همین که دلت بلرزد برایش
همین که غیر او را نخواهی
…
برای واژهها فرقی ندارد
متن باشی یا حاشیه
اصل باشی یا فرع
همین که “دلواپسی” شب و روزت شده
همین که یار دیگر نتوانی، نخواهی
دیگر حکم برزخیَت صادر شده
حالا برو با واژهها بازی کن
آنها سالهاست من و تو را به سُخره گرفتهاند!
پ.ن: این روزها مردم برای عاشقی ممنوعشان، برای معشوق دوم بودن، برای مرد مسئول نبودنشان و حتی برای منطقی بودن یا که “نه” شنیدنشان…با واژهها بازیِ توجیهی میکنند!
توضیح اصلی اینکه آدمها، از توجیه با واژهها فقط خود را گول میزنند!
این هم برای توجیه آن توجیهها
نقاشی: Forbidden love
عاطفه برزین
روانشناسی تحلیلی