چرا خودکشی؟ دوست روانپزشکی دیروزا ازم پرسید
«فکر یا تمایل به خودکشی براساس مفاهیم یونگی بر چه اساسی یا سایهی چه چیزیه؟»
جواب پیامکیام به همراه توضیحی اندک را میآرم، باشد که بتونیم این تمایل را در خود و دیگران تقلیل بدیم البته اگه خدای نکرده تمایلش وجود داشتهباشه!
_ خودكشى زير مايه و آخرين مرحله عقدهی مادركمپلكسه كه خود فرد در ايجاد مرگش تعجيل میكنه، گاهى قوى بودن اين عقده به شكل تصادف و سانحه باعث مرگ فرد میشه يعنى ناخودآگاهِ آسيب ديدهی درون فرد باعث مرگ واقعی او میشه.
تيپ ديونسوسی* كه عقده مادر فعالی داره، بیشتر از سایرین در معرض تمایل به جنون، قتل يا خودكشى هست. بعد از اون به نظرم پرسفون و آرس و آخر سر هفايستوس و پوزيدون باشن، باقى تیپها بهندرت و تقریباً غیر ممکنه به فکر خودكشی بیافتن مگر آرکتایپ ديونسوس یا پرسفون با موود جنون و آگاهی دیفیوز شده به اونا غلبه كنه و اينجا بحث سايه زياد مطرح نيست بحث عقدهست گرچه همه چى در نهايت به عقده يا ارك تايپ مىرسه!
بحث و توضیح تیپ و شخصیتشناسی یا عقده مادر (مادرکمپلکس) برای دوستانی که با این حوزه آشنا نیستن، در این مجال امکان پذیر نیست اما به زبون ساده، یعنی ما با پاهای خودمون بیشتر وقتها به سمت مرگ میریم و افرادی که زود دچار حادثه میشن یا بیماریهای خاص میگیرن و خدای نکرده از پسش برنمیان و حتی دچار سانحه و تصادف در جوانی میشن از یه جایی درون ناخودآگاه برای تعجیل کمک میگیرن. این اتفاقات حتی در اثر حواسپرتیهای ذهنی برای وقوع حادثه هم پیشمیاد و یا افسردگی و دوست نداشتن خود و یا بدهکاری بیش از حد به دنیا و …
خوب دنیا هم بیکار نمیشینه پیامها رو میگیره و به خود افراد پس میده. حالا دیگه برای خودکشی تصور کنید درون فرد به کجای پوچی و هیچی رسیده و چقدر از زندگی هراس داره و اعتماد به نفسش پایینه که باور نداره بتونه به زندگی، عشق، یا حتی مبارزه ادامه بده!
آدمهایی که واقعا دست به خودکشی میزنن دیگه حتی به هیچکس عشق ندارن وگرنه داغ خود رُ به دل عزیزانشون نمیذاشتن و اونایی که تمایل به خودکشی دارن ولی انجامش نمیدن یعنی هنوز دوستدار اطرافیان و عزیزاشون هستند، این خیلی خوبه و جای امیدواری هست برای ساختن یه زندگی بهتر و کم نیاوردن!
عاطفه برزین