تمام ذهنم دارد از دیدن واقعیات فوقالعاده تلخ “فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه” جِزجِز میکند.
این یعنی سالها مجاهدین فقط به دیگران بد نکردهبودند، آنها در حال تخریب و نابودی روح انسانی خودشان و سوق به سمت مسخشدگی بردهواری بودند که نه هیچ پاداشی داشت و نه حتی به روح حیوانات درنده هم شباهتی، که حیوانات حق بقاء و ارتباط جنسی دارند ولی آنها در قرارگاه اشرف عراق،
Read Moreاگر ازدواج کرده بودند باید از هم و فرزندانشان جدا میشدند و اگر مجرد بودند باید تمام تمایلات را در خود میکشتند مگر به ضرورت هوسرانی یک مقتدا، یعنی مسعود خان رجوی مفسد!
از همه وحشتناکتر دیدن خودسوزی مردمی بود که به دستور سازمان و جلوی سفارتخانهها، انجام میشده تا دولت فرانسه، مریم رجوی که به جرم فساد مالی دستگیر شدهبود را آزاد کند…
بعد هنوز مغزم دارد جز جز میکند که چرا اغلب خریت و کجفهمیهایی شبیه پیروان مجاهدین و استثمار و خودخواهی و خونخواری رهبرانش، از ایران و کشورهای همسایه، سر در میآورد؟!
میآیم و میآیم و کمی میرسم به عقدهها و زندگیهای سرکوب شدهی مردمانی که سرزمینشان، یک روز مهد تمدن بشری بوده و حیف که بیشتر از این نمیتوانم بگویم!
عاطفه برزین
توضیح ویکیپیدا:
فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه فیلم مستندی دربارهٔ سازمان مجاهدین خلق.
فیلم روایتگر بخشی از زندگی پدری است که خواهان نجات فرزندانش از کمپ اشرف، پایگاه سازمان مجاهدین خلق در عراق بوده است. مصطفی محمدی زمانی از طرفداران سازمان مجاهدین خلق بوده است. سالها قبل دختر او به بهانه بازید به اردوگاه اشرف برده میشود اما هیچگاه بازنمیگردد و بعد از ۲۵ سال تلاش برای بازگرداندن دخترش درمییابد که او بهظاهر تمایلی به بازگشت ندارد. محمد محمدی پسر مصطفی نیز عضو این سازمان بوده است و رفته رفته نگاه این شخص به سازمان تغییر میکند.[۲]
«فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» جایزه بهترین فیلم سیاسی هفتمین جشنواره سینماحقیقت را کسب کرد