ارزشمندترین فرافکنی انسان، عاشق شدنست
کشف اینکه قدرتمندترین و ارزشمندترین فرافکنی انسان، عاشق شدن است باعث حیرت بسیار میشود.
این نیز فرافکنی سایه است و احتمالا عمیقترین تجربه مذهبی است که انسان میتواند در تمام عمرش داشته باشد.
عاشق شدن یعنی عالیترین و ارزشمندترین بخش وجود خود را به انسان دیگری فرافکنی کردن، هرچند گاه تحت شرایط نادری ممکن است به چیز دیگری فرافکنی شود نه انسان دیگری.
افرادی هستند که قابلیت الهیشان را به حرفه یا هنر یا حتی مکانی نسبت میدهند .
اما بیشتر مثالهای ما از تجربه دیدن الوهیت خودمان در انسان دیگر بیرون کشیده میشوند.
برای دشوارتر کردن بیشتر این بررسی باید بگوییم که الوهیتی که در دیگری میبینیم به راستی آنجاست, اما تا زمانی که فرافکنیهامان را پس نگرفتهایم حق نداریم آن را ببینیم وَه که چه دشوار است این !
چطور میتوان گفت که فرافکنی حقیقی نیست اما الوهیت محبوب، حقیقی است؟
این تفکیک گذاری دقیق در واقع دشوارترین و ظریف ترین کار زندگی است.
سایه ات را مالک شو/رابرت جانسون
*لطفا به خاطر داشته باشید:
1) سایه در بخش ناخودآگاه شخصیت قرار داشت.
2)این بحث در مورد عاشق شدن است نه عمل عشق ورزی
توضیح سادهتری برای این نوشتهی استاد “رابرت جانسون” ایناست که ما در واقع عاشق بخشها و نقاط مثبت اما کم اثر و ضعیف خودمان میشویم که چون در دسترس و از جنس ما نیست و دارد توسط غیر همجنسی چون معشوق ما در جهان واقعی اجرا میشود، این صفات و رفتار را روی معشوق بیرونی فرافکنی میکنیم. بخشهایی که تا به حال درونمان مسکوت یا کمتحرک یا ضعیف ماندهاند حالا به کمک عشق، ملتمسانه از ما میخواهند تا ببینیم، بشناسیمشان و در نهایت بیرونی و عملیشان کنیم…
باز هم تکنیک عملی این درس اینست که میبایست قبل از ثبت دوام یک رابطه (ازدواج) یا رفتن به زور در رابطه بلندمدت، نقاط مثبت معشوق را خوب ببینیم تا متوجه شویم ما در این بخشها ضعیف عمل کردهایم. به طور مثال اگر آدم کمحرفی هستیم و یا نمیتوانیم از حقوقمان دفاع کنیم و “نه” بهجا بگوییم و شخص مقابل در این موارد قدرت بالایی دارد ما هم باید این توانمندیها را در خودمان قوی کنیم. وقتی سایه و فرافکنی را به خودمان بازگردانیم یعنی متوجه شدیم در کجاها ضعیف هستیم، خود به خود عشق از مرحلهی کوری بیرون میآید و ما بینای صفات نامناسب با ما در معشوق میشویم. این اتفاق لزوماً دلیلی بر جدایی بین طرفین نیست بلکه باعث گرفتن تصمیم معقولانهای بین آنها میشود.
حالا آدمهایی که زیاد عاشق و فارغ میشوند یعنی در مراحل ابتدایی شناخت از خودشان هستند و یا هنوز راه شناخت خویشتن را نیافتهاند و مرتب دچار اشتباه میشوند.
از طرفی آنکه مرتب رابطههای مکرر جنسی بدون عاشقی میزند اگرچه در حال فرافکنیست ولی در مرحله ابتدایی لایههای شناخت (حوا) گیرکرده و ماندهاست که خصوصا اگر تعهدی از قبل با همسر یا شریک زندگی خود داشتهباشد و یا حس تاهل و تعهد در شریکهای جنسی موقت خود، ایجاد کرده و آنها را رها کردهباشد، آسیبرسان به خود و دیگران و در کل فردی با رفتارهای مخرب خواهد بود که نیاز به مشاوره و خودسازی دارد.
البته به قول دکتر مونا امینی (صلصالی)، عاشق شدن با عشق ورزی متفاوت است و هر دو زیباست، وقتی با شناخت و آگاهی همراه باشد!
توضیح عکس: بخش کوچکی از ساعت ، معشوق را ساعت کاملی میبیند!
“عاطفه برزین”