وقتی شما برای آدم مقابل دیگه فقط یه آدمید و غول، سوپرمن، فرشته یا مقدس نیستید یه نفس، نفس عمیق و آسوده بکشید و خیالتون راحت بشه که…
اون تونسته شما رُ از فرافکنی یا پروژکشنِ پر انتظار بُت شونده که حاصل تصورات خودش بوده، بیرون بیاره و حالا شما رُ همونطوری ببینه که واقعا هستید نه بیشتر و نه کمتر!
حالا مراقب باشید دلتون نشکنه که چرا بُت نیستید، یادتون باشه “کاملنمایی” عواقب خوبی نداره چون اونوقت باید یه آدم ماسکزده، تازه اونم به دلخواه طرف مقابل باشید که نباید اشتیاقها شُ بگه، نباید هر جا خواست ذوق کنه و اصلا حق اشتباه نداره، تازه عملی که شاید اشتباه هم نیست…
نکته اصلی اینه که ما باید زودتر از طرف مقابل سعی کنیم تصویر خیالی و آنچه از شخص مقابل انتظار داریم رُ با واقعیت تطبیق بدیم تا وجود نازنین او را با همه مناسبات و نا مناسباتش ببینیم.
خلاصه، نه فرشته باشیم و نه فرشته ببینیم. مگه آدم چشه؟
عاطفه برزین