از همان سالهای دور ، همواره بشر به دنبال نیمهی گمشدهای بوده که او را در بیرون از خود جستجو میکرده در حالیکه یافتن او، یافتن همهی خودست، خودی که میتواند بهتر ببیند، کمتر قضاوت کند، ارتباط موفق پایدار بزند، آسودگی، شادی و خوشبختی را تجربه کند و خودی که میتواند در مراحل بالاترِ کمال و درتمامیتِ روان به سُرور برسد.
درواقع خودشناسی به روش پروفسور “کارل گوستاو یونگ” و نویونگینها که بر مبنای اسطوره شناسیست به ما کمک میکند تا تیپ اصلی خود را بیابیم و براین اساس به اشتیاق و استعدادهایمان که برای انتخاب رشته خود و فرزاندن و همچنین جایگاه شغلی مناسبمان، لازمست پیببریم .
یافتن خود واقعی ما همچنین باعث میشود بدانیم نقاط قوت و قابل رشد و حتی نقاط آسیبپذیر و آسیب زنندهی ما چگونهست و چهطور میتوانیم ارتباط متناسب با جفت و یا همکاران و حتی خانوادهی خویش داشته باشیم. دانش روانشناسی تحلیلی همچنین میتواند به ما کمک کند تا خودمان را در تمامیت آنچه هستیم، بپذیریم و با بحرانهایی که در دوران مختلف زندگی پیش میآید، آشنا شویم.
و خلاصه آنکه میتوانیم در انتخابهایمان که مهمترین بخش زندگی ماست، مثبت و بهینه عمل کنیم.
آشنایی با روان زنانه و مردانهی درون و مبانی روانشناسی تحلیلی، راهیست برای نزدیک شدن به خویشتن خویش و لبریز شدن از مکاشفه و لذت ” خـــــــــود
بــــــودن
عاطفه برزین