غیرت، صفتیست که ظاهراً تعاریف و معانی مختلفی دارد و گاه مورد پسند واقع میشود و گاه نه،
اما در لغتنامههای مختلف اینگونه آمدهاست که:
• غیرت: رشکبردن, حمیت, ناموسپرستی
1 – مصدر رشک بردن 2 – ( اسم ) حمیت 3 – ناموس پرستی 4 – ( اسم ) رشک 5 – حمیت محب است بر طلب قطع تعلق نظر محبوب از غیر یا تعلق غیر از محبوب و غیرت از لوازم محبت است غیرت یا در باب حق است به جهت گذشتن از حدود یا غیرتی است که در ازائ کتمان اسرار و سرایر است و یا غیرت حق است که بخل و ضنت حق باولیای خویش است یا مایه غیرت
یعنی غیرت، حتی در لغت نامهها، به رشک و حسد میرسد و متاسفانه حاکی از مالکیت بر روح، جسم و روان عزیزان یک مرد است.
غیرت یعنی هی عزیز دلم، تو نمیفهمی و من میفهمم که تو ضعیفی، نادانی، بیرون پُر از گرگ است، همه قصد تعرض به تو دارند، ممکنست عاشقت شوند، عاشقشان شوی ولی من محکم ایستادهام به نگهبانی تو، به حفاظت از تو که هیچکس تو را نبیند، نخواهد و تو فقط محبوب من باشی…
حالا این عقدهی نازنین که بعضی به عنوان یک صفت برتر مردانه، تحسینش میکنند، انگار رابطهای مستقیم با میزان روابط خارج از تعهد و چشمچرانی و راحتیهای همان مردانی دارد که سنگ خوشغیرتی بیشتری را به سینه میزنند چرا که فرافکنی(پروژکشن) خود را بر مردان دیگر میاندازند!
البته این مسئله برای همه صادق نیست و برای برخی مردان آگاه، غیرت یعنی همین تعهد و مسئولیت برای حفظ امنیت خانواده با حفظ باور اینکه تو هم میفهمی، تو هم در تعاملات و دوستیهایت نقش موثر و معقول داری و صد البته تو هم مسئول اشتباهات خودتی و باید مستقل بودن، بدون کمک من را بیاموزی اما حالا که من هستم سعی خواهم کرد به قد توان و صلاح، امنیت خانواده را تامین کنم!
غیرت یعنی من هم امنیت خانواده یا زنی دیگر را به هم نزنم و یادم باشد هر رابطهای مسئولیتهای خودش را دارد، حتی اگر یک زن آسیب پذیر یا احمق، حاضر شد پای رابطهی ممنوع من بایستد تا زن خود را داشتهباشم و با دیگران هم روز و شب و احوالی بگذرانم، به او بفهمانم که من فقط به زن و فرزندان و خانوادهام تعهد دارم تا او هم این مفهوم گاه فراموش شده را به یاد آورد.
غیرت واقعی، رنگ حسادت و رشک ندارد و اگر دارد اصلا اسمش را عوض کنیم و بگذاریم تعهد، مسئولیت تا برخواسته از عقدههای عدم اعتماد به نفس و ترس از دست دادن یار و عیال نباشد.
مرد آگاه درست و حسابی، حواسش جمع امنیت خانوادهاش است و از اینکه آدمها زنی که حتی همسر و یار شرعی و عرفی او نیست را ببینند نمیترسد، بلکه میرود مشکلات خانواده خودش را حل میکند تا ترس از دست دادن آنچه لایقش نیست را نداشته باشد.
بیاییم واژهها را درست بیاموزیم و به کار بریم که زندگی متعادل یعنی چیدن صحیح مهرههای رفتاری در زمان مناسب.
عاطفه برزین