نفرین چرا؟ وقتی آرزوی خیر و دعا هست!
نفرین، همین واژهی سنگین و مهیب، یعنی من در جایگاه خداگونهای قرار دارم و حکمت کائنات باید به فرمان دستان، مرام و ذهن من باشد.
نفرین یعنی فرد مقابل که مرا آسیب زده یا فکر میکنم که از او آزار دیدهام، باید از هستی ساقط و حسابی تنبیه شود!
اما معنای واقعی این کلمهی سخت یعنی، من خودخواهم، هرآنکه با من نیست برمناست و مِهر را نمیشناسم، از عواطف انسانی، فقط کینه و خشم را به ارث بردهام و نمیدانم خود من هم در شرایطی یکسان، ممکنست دچار همان خطا و حتی بدتر از آن شوم.
نفرین یعنی “توی گناهکار” راه توبه و عذرخواهی و یا جبران خطای خود (تازه اگر واقعاً خطا باشد) را نداری!
در حالیکه تشخیص واقعی قضاوت کار ما نیست و تنها خدا عالِمست و نیروهای کارمای کائناتی و این یعنی ارسال یک عالم انرژی بد و بدشکل به دیگران و فضای اطراف که یقینا این انرژی از بین رفتنی نیست و باز به خود ما برمیگردد!
ولی از آنجاییکه همیشه راه بهتری هم هست پس چه چیزی بهتر از دعا و طلب خیرست برای اویی که یا از سر نادانی، خطایی کرده و یا از سر صلاحدیدی برای ما که شاید قادر به درک آن نیستیم؟!!
آرزوی خیر و طلب آگاهی مثبت، همیشه گشایشگر سختترین گرههاست، مگر خود ما به دشمن بیرونی برای پنهان کردن گرههای درونی و سیاهیهایمان، نیاز داشتهباشیم!
“عاطفه برزین”