اولویتبندی کارها براساس اهمیت و فوریت آنها:
«مردم با گذشتن از برخی کارها و به پایان رساندن کارهای نیمهتمام میتوانند درمان پیدا کنند»
“ریچارد بندلر”
دامنهی فعالیت ذهن ما تمامی ندارد و دلش میخواهد خیلی کارها انجام دهد. کارهایی که بیشترشان بهدرد بخور و بعضیهایشان هم امکان پذیر نیست. اما در این میان، اهدافی هم وجود دارند که ممکنست تا به حال به ذهنمان نرسیدهباشد ولی همانها راه نجات از گرفتاری و یا راه موفقیت ما باشند و مهمتر آنکه همهی ما کارهای ناتمام زیادی داریم که انجام ندادهایم و یا اصلا شروع به انجام آنها نکردهایم ولی همین کارها حجم زیادی از ذهن ما را درگیر کرده و انرژیبَر است.
مشکلات و نگرانی از کارهای انجام نشده همیشه و برای همه وجود دارد حتی برای شروع نوشتن همین مطلب و همچنین اجرای اهداف بلند مدت مورد نیاز، از میان کارهای دیگر، برای من هم وجود داشت، بنابراین بیشتر مشتاق شدم تا راه حلی ساده و اساسی برای اتمام کارهای نیمهتمام و یا شروع و به نتیجهرسانی اهدافی بیابم که برای موفقیت یا شادمانی و حتی سلامت جسم و روان خود و دیگران، موثر و کارامد باشد!
1_ قبل از هرکاری بهترست قلم و کاغذی بیاوریم و از هر بخش نُت برداریم، این کار به تمرکز ذهن ما کمک می کند.
2_ تمام اهداف بلندمدت و کوتاهمدت و کارهای نیمهتمام، حتی آنهایی که امکانپذیر نیستند را روی کاغذ بیاوریم. لطفا در اینجا از قوهی تخیل خود برای ساختن آرزوهای جدید دستنیافتنی یا غیرمفید استفاده نفرمایید، بهقدر کافی از قبل، کار ناتمام مفید داریم!
3_ یک جدول درست کنیم:
3_1 در ستون اول هدف یا کارمان را بنویسیم: به طور مثال رفتن به باشگاه ورزشی
3_2 در ستون دوم دلیل انجام آن کار را بنویسیم طبق مثال بالا: برای سلامتی و توصیه پزشک معالجم
3_3 در ستون سوم به اهمیت موضوع از شماره 1 تا 10 نمره دهید طبق مثال بالا: نمره 8
3_4 در ستون چهارم به میزان فوری بودن از شماره 1 تا 10 نمره دهید طبق مثال بالا: نمره 6
(در این بخش نمره بالا را به مواردی میدهیم که برای انجام آن وقتی نمانده و به اهمیت آن کاری نداریم، مثلا مهلت ثبت نام فردا تمام می شود و یا خرید شارژ اینترنت و پرداخت قبض…)
3_5 ستون پنجم اولویت بندیست و برای اینکه اعداد را اشتباه نکنیم از حروف استفاده میکنیم. اولویتها را به A، B و C تقسیم کنید.
A : اولویت مهم و اساسی و یا خیلی فوری
B : اولویتهای درجه دوم
C: اولویتهای ضعیف و شاید قابل حذف!
به طور مثال تمام بالاترین اعداد را به ترتیب فوریتهایشان، اولویت بندی میکنیم. بالاترین عدد در این جدول نمرهی 10 است بنابراین همهی 10 ها را با حرف (A) چه از ستون فوریت باشد و چه از ستون اهمیت و درجه فوریت را با عدد نشان میدهیم. طبق مثال بالا در ستون پنجم مقابل “رفتن به باشگاه ورزشی” مینویسیم (B2)
3_6 ستون ششم، برای نوشتن زمانست که بستگی به برنامهریزی ما دارد.
3_ 7 در ستون آخر هیچ نمینویسیم اما بعد از پایان هرکار تیک میزنیم و به خود نمره میدهیم. بارم نمره دست خودتان باشد از 1 تا 10 یا از 1 تا 20، فقط برای همهی کارها این بارم بندی میبایست یکسان باشد.
4_ با جدولی که درست کردیم از شر پراکندگی فایلهای ذهنتان رها میشویم بنابراین خیلی بهتر میتوانیم یکبار دیگر آنها را مرور کنیم و مطمئن شویم که اینها اهداف واقعی و ضروری ما هستند و درست اولویت بندی شدهاند یا نه؟ اشکالی ندارد که همین الان، بعضی از آنها را خط بزنیم چرا که با این کار دیگر سراغ ذهنمان نخواهند آمد و آزارمان نمیدهند.
5_ حالا بهتر است روی ستون دوم که دلیل انجام کار است بیشتر فکر کنیم. این بخش همان موتور انگیزهای ماست که میتواند شور و هیجان و امیدبخشی برای شروع و ادامه کار را در ما ایجاد و ترسها و تردیدهایمان را کم کند. در طی مسیر مرتب این بخش را مرور کنیم.
6_ تصویر سازی یا رویا بینی مثبت از اینجا به بعد کمک بسیار زیادی در بالا آوردن سطح انرژی و اعتماد به نفس ما میکند. مرتب خود را در پایان کار یا پروژه تصور کنیم که چه دستآورد یا موفقیت و شادمانی خواهیم داشت.
7_ با توکل به خدا و اطمینان به نیروهای درونی و بیرونی خود، شروع کنیم.
اما همانطور که میدانیم آدمها و شرایط محیط یا روحیاتشان با هم متفاوت است و مشکلاتی برایشان پیش میآید که مانع پیشرفت کار میشود. یادمان باشد انسان خطاپذیرست و گاهی کنترل همه شرایط برای ما امکان پذیر نیست، در چنین مواردی به جای کنترل بیهوده محیط، میبایست به خود تسلط داشته و امیدوار باشیم که با تواناییهایمان میتوانیم بار دیگر اقدام کنیم و اتفاقا اینبار با درصد خطای کمتر و با بهرهگیری از تجربهی مسیر قبلی!
یادمان باشد همهی موفقیتهای بزرگ یکباره بوجود نیامدند و حاصل تلاش، برنامهریزی و درایت (حواس جمع) بودهاند.
یادمان باشد برای پیدا کردن اهدافمان، به استعدادهای خود که حتی پنهان ماندهاند توجه کنیم تا بتوانیم اهدافی مناسب خویشتن واقعی خود بیابیم.
امیدوارم فرصتی باشد تا در مقالات آینده، راههایی برای یافتن نقاط قوت، استعدادها و نقاط قابل رشد خود معرفی کنم.
عاطفه برزین
با برداشتی از جدول کتاب « روانشناسی تنبلی » ِ ادوارد بلس، ترجمه قراچهداغی
انتشار در مجله “رتبه”
مشاورنامه آزمونهای سراسری گاج
بهمن 93