طریقت من/ شریعت تو
نشستهای روبرویم عارفانه میگویی و من فیلسوفانه گوش میکنم:
در ره عشق باید سه تَرک / ترک دنیا، ترک عقبی، تَرک ِ تَرک…
میگویم ” تَرک ِ تَرک” چه زیبا!
و تو تلخ از “تَرک ِ تَرک” گفتنهای دائمی من میگویی…
نشستهای مقابلم و باز روی دندهی عارفانهای:
“
آن خطاط سه گونه خط نوشتی
یکی او خـــوانـــــدی لاغـــیــــر
یکی را هم او خواندی هم غیر
یکی نه او خوانــدی نه غـــیـــر او
آن خط سوم منــــم …”
و بعد از بایزید میگویی از شریعت و طریقت از شریعت من از طریقت تو از طریقت من از شریعت تو…
نمیدانم چرا ولی باز تکرار میکنم” “تَرک ِ تَرک”
“عاطفه برزین”
تیرماه 91