• صفحه اصلی
  • درباره سایت
    • معرفی
    • گواهینامه‌ها
  • روانشناسی
    • ارتباط انتخاب
    • به‌گشت
    • روانشناسی اجتماعی
    • مشاوره برند
    • روانشناسی سازمانی
    • تیپ شناسی شخصیت
      • تیپ‌های شخصیتی آرک‌تایپی
      • اینیا گرام
      • MBTI
  • نقدها
    • فیلم
    • کتاب
  • صدا و تصویر
  • اخبار
  • ادبی
    • داستان
    • شعر
    • هایکو
    • نوشته‌ها
  • صفحه موفقیت
  • خدمات
    • فعالیت‌های تجاری
    • مشاوره استخدام
    • دوره و کارگاه‌های آموزشی
    • مشاوره با تکنیک رمزواژه
  • ارتباط با ما
دشمن فهم اراده دعوت سکوت مثبت قضاوت قدرت ذهن فهمیدن عامی تعادل آزمون نداشتن‌ها عشق و قدرت رودخانه خودت را موفقیت را باور کن قدم‌ اول افکار و گفتار قدم‌ اولین شرط اولین شرط

دشمن

وقتی هیچ دشمنی درون شما نباشد

فهم

نفسی عمیق و سکوتی هر از گاه شاید بتواند...

اراده

دعوت

سکوت مثبت

وقتی سکوت بین دو نفر نشانی از آرامش‌ست

قضاوت

عشق یعنی عدم حضور قضاوت

قدرت ذهن

 

فهمیدن

عامی

انسان عامی

تعادل

آزمون

نداشتن‌ها

عشق و قدرت

جایی که عشق حکومت می‌کند،

رودخانه

هرگز

خودت را

چیز زیادی در جهان از وجود خودت مهمتر نیست و این خودخواهی نیست
رازی‌ست که اگر به آن عمل کنی، حتی سخت‌ترین کار دنیا که ایثار برای آسایش دیگران‌ست را به درستی و بدون انتظار، انجام خواهی داد

موفقیت را باور کن

کوچیکتر که بودیم، یعنی وقتی خیلی کوچیکتر بودیم، بیشتر تصمیمات‌مون دلی بود.
یعنی اینکه برای داشتن ‌خواسته‌هامون، پافشاری می‌کردیم و منطقِ ما خواسته‌های دلمون بود برای همین هم معمولاً موفق می‌شدیم، چون هیچی مثل یه هدف سرگرم‌کننده یا خوشمزه، نمی‌تونه به بچه‌ها انگیزه‌ی پافشاری یا فعالیت بده!

آدما هرچی بزرگ‌تر می‌شن، تغییرات هم بیشتر می‌شه و دیگه هدف‌ها مثل قبل کوچیک و زودگذر نیست. دیگه خودخواهی کودکانه‌ی بدون فکر و منطق و یا مهربونی بی‌دلیل خانواده، کارساز نیست و حالا ماییم و هدف‌های رنگارنگ و البته مشکلات، سرگرمی‌ها و لذت رسیدن به اهداف!

قدم‌ اول

حتی سفرهای طولانیبا یک قدم آغاز می‌شوند...

افکار و گفتار

در زندگی دو چیز را به یاد داشته باش

قدم‌

حتی سفرهای طولانی

اولین شرط

اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است

اولین شرط

اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است

انرژی پزشکی، دانش مطالعه تندرستی

«شفاء خود یا دیگری؟!»

آشنایی با باور

تعصب

تیپ

تکنیک باورسازی

انتقال دهنده عصبی

دومینوی هستی

قضاوت سالم یا ناسالم؟

پایان دادن به بارداری (سقط جنین)

بازی‌های کامپیوتری و کودکان

بزرگ شدن

هویت

تجسس در روابط

"توجیه واژه‌ها"

تیپ شخصیتی شما؟

تجربه‌‌ی پس از مرگ

اتمام ناتمام‌ها

پیش‌بینی رفتار

شخصیت سوسیاپت

پیشی‌بگیر

هیولای ترس

اینجا ایران

سهم ما

رونمایی کتاب‌ ها

بازی شفاف

راضی شدن

خودت را...

فراموشی

کودک گناهکار

تاج خاردار

جنگ

عقده‌ غیرت

انجام کارها

تبلیغات فراآگاهانه

طناب

بُرد ذهنی

دانش یا خرد؟

خودخواهی مقدس

حریم

تصمیم گیرندگان کدامند؟

آغاز زندگی

تورم هویت

زندگی خالی

خوشبخت تنها

راه فردیت

درِ خانه

حل دعوا

راه‌هایی کوتاه برای کمال‌طلبی

قاطعیت، شفاف سازی

همسویی

اختلاف سن در رابطه زوجین

خودکارآمدی

منِ آن، منِ تو

سرسره‌ای رو به شهر زمخت‌ها

فرار از ترجیح روانی

دوره آموزش تربیت مربی و مشاور با فرآيند درمانگری

اسمش را نیاور

فرصت‌طلبی

اعتماد یا بی‌اعتمادی؟

زن ذلیل

خودشکوفایی مزلو و یونگ

شانه‌های قوی

خفته‌گان سرزمینم

محبت نسیمِ خواستن تو

عارف عاشق

لیبیدو

زن واقعی مرد واقعی

عشق از دیدگاه لاکان

گاهی شوک برای رابطه لازم است!

فکر می‌کردیم

ارتباط سالم

خیانت

شیمی آدم‌ها

عشق دائمی

از یادمان باشدها

رابطه‌ای داشتنی

خشم

صبوری با درایت

صداقت به معنای واقعی

خطر برای منیت

توطئه

کاموا مخملی

امنیت کودکی

الوهیت عاشقی

پنج لایه روان رنجوری

به شعور لذتی هم احترام بذاریم

بار سنگین رو دوشمون نگه نداریم!

خوبیا، تاریکی‌هامون

خشم چیست؟

چهچهه عاشقی

واهی

برداشت‌ مناسب

طلب خیر

تفاوت بین عشق و مهر

بت نشیم

نفس آخر رابطه

پیکان انتقاد

مرز

تقوای سیاه

تشابه در تفاوت

گره کور

تعهد در عشق

فرقی نمی‌کند مرد باشی یا زن

نشان بیماری

مربوط‌

مگه آدم چشه؟

رابطه مناسب

کاش

سلامت رابطه

پنج لایه روان رنجوری

  • چاپ - پست الکترونیکی
پنج لایه روان رنجوری

 نظریه پنج لایه روان رنجوری از دیدگاه روان درمانگران گشتالتی...

نقل از: حامد جهان بین_ روانشناس بالینی‌ روان‌درمانگر گشتالتی "فردریش پرلز" بر این باور بود که روان رنجوری از پنج "لایه" یا "سطح" تشکیل شده است. از نظر او انسان‌ها زمانی به پختگی روانی می‌رسند که از این پنج لایه عبور کنند. این لایه‌ها عبارتند از:

(1) لایه جعلی:
لایه جعلی، سطحی از وجود است که ما در آن نقش بازی می‌کنیم. در این سطح طوری رفتار می‌کنیم انگار که آدم مهمی هستیم، انگار که داناییم، انگار که شجاعیم، انگار که بی‌تفاوتیم. در این سطح از وجود، واکنش‌های ما نسبت به دیگران، غیر خالصانه است. این لایه، همان لایه ای است که اکثر ما ایرانی‌ها در آن گیر افتاده‌ایم. در این لایه، ما آنقدر نقاب‌های گوناگون به چهره می‌زنیم، که سرانجام در این نقاب ها، گم می‌شویم. در این سطح از وجود، رفتار فرد، رفتاری کلیشه‌ای و قالبی است و انگار خودِ فرد، فاقد عاملیت می‌باشد... در این سطح از وجود، انسان ها در تخیلات "خود_خلق_کرده" یا "دیگران_خلق_کرده" زندگی می‌کنند.

 


(2) لایه هراس:
سعی ما در مواجه شدن با آنچه که هستیم، ما را به هراس می‌اندازد. در این لایه از وجود، ما از اجزای خودمان ناخشنودیم، در نتیجه از روبرو شدن با این امر دچار هراس می‌شویم و همین هراس‌ها باعث می شود که با آنچه که واقعا هستیم روبرو نشویم. در این لایه از وجود، به خودمان می‌گوئیم، نکند اگر من خود واقعیم را به دیگران نشان بدهم، آنها مرا طرد کنند... نکند اگر من خود واقعیم را نشان بدهم، دوستانم دیگر مرا دوست نداشته باشند یا نکند پدر و مادرم مرا طرد کنند... در نتیجه قسمت های تاریک وجودمان را از چشم دیگران مخفی می‌کنیم تا مشکلی برای ما پیش نیاید.
(3) لایه بن‌بست:
زیر لایه هراس، لایه بن‌بست قرار دارد که یکی از مهمترین لایه های آسیب شناختی است. لایه بن‌بست، همان نقطه‌ای است که در جریان رشد و بالندگی‌مان، در آن گیر کرده‌ایم. یعنی جایی که متقاعد شده‌ایم، شانسی برای ادامه مسیر نداریم. بنابراین افراد در درون بن‌بست‌های ذهنی خود گیر می‌افتند، و فکر می‌کنند که واقعا راهی برای خروج از آن‌ها ندارند. بنابر این به جای رو‌برو شدن با وضعیت و خودِ موجودشان، به ایفای نقشِ درمانده، احمق یا خشمگین ادامه می‌دهند. افراد معمولا مایل نیستند که از این لایه پا را فراتر بگذارند و مثلا حاضرند سال ها یک ازدواج را ادامه بدهند، در حالی که اصلا طرف مقابلشان را هم دوست ندارند... در این لایه است که ما به دیگران اجازه می‌دهیم برای ما تصمیم بگیرند. در این لایه از وجود است که افراد احساس می‌کنند هیچ نیستند، یا اینکه احساس می‌کنند مرده‌اند... آنان که می‌خواهند زندگی دوباره‌ای داشته باشند، نخست باید خود را از کوچه‌های بن‌بستِ زندگی‌شان بیرون بکشند.

 


(4) لایه درون‌پاشی:
در این لایه، فرد از محدودیت‌هایی که خودش برای خودش ایجاد کرده، آگاه می‌شود، یعنی فرد به جای انکار و فرار کردن از "مردگی‌های" درونِ خویش، تصمیم می‌گیرد که با آنها روبرو شود و در این صورت وارد لایه درون‌پاشی می‌شود. پِرلز بر این باور بود که برای رسیدن به خودِ عاملیت‌دار، باید از این لایه‌ِ وجودِ خود، عبور کنیم. برای اینکه فرد جان تازه‌ای بگیرد، باید تجربه مرگِ خویش را پشت سر بگذارد و این کار آسانی نیست.
(5) لایه انفجاری:
رهایی از نقش‌ها، عادت‌ها، و شخصیت‌های بیمارگون (مردن در خود پیشین و زنده شدن در خود عاملیت دار)، به معنی آزاد شدن انرژی بسیاری است که پیش از این صرف ممانعت از بروز و ظهور انسانی مسئول و سرزنده می‌شد. برای اینکه فرد گاملا سرزنده شود باید در ارگاسم، خشم، اندوه، و شادی منفجر شود. فرد روان رنجور، با این انفجار است که از بن‌بست و درون‌پاشی فراتر می‌رود.

حامد جهان بین"_ روانشناس بالینی_ با اندکی ویرایش از "رضا باقری" 

بازدید 22131 بار
منتشرشده در ارتباط ، انتخاب
محتوای بیشتر در این بخش: « به شعور لذتی هم احترام بذاریم , بار سنگین رو دوشمون نگه نداریم! »
بازگشت به بالا

طراحی و بهینه سازی توسط گروه مشاورین سپنج