«چیزی که دانش را آراسته میکند صداقت است»
ابوعلی سینا یا پورسینا که از مشهورترین دانشمندان ایرانیست در سال ۳۵۹ هجری شمسی در نزدیکی بخارا از پدر بلخی به نام عبدالله و مادر بخارایی بنام ستاره بهدنیا آمد او حسین نام گرفت و در مدت عمرش ۴۵۰ کتاب در زمینههای مختلف نوشت که بیشتر آنها در مورد پزشکی و فلسفه است.
کتاب شفای او دانشنامه علمی و فلسفی جامعی است و قانون یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم او را مشهورترین دانشمند ایران میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است
دوران کودکی
ابن سینا از پنج سالگی ریاضیات، عربی و قرآن را با اشتیاق فراوان از پدر فاضلاش آموخت و بعد به مکتب رفت. او در ده سالگی، قرآن را حفظ بود و ادبیات فارسی و عربی، هندسه و ریاضیات را به شاگرد ممتازی آموختهبود.
حسین به طبیعت علاقه خاصی داشت و در دشت و صحرا به جستجو و کسب تجربه میپرداخت و از کودکی به خواص گیاهان دارویی و طبابت علاقهمند شده بود. شاید برای همین ست که در جایی میگوید: «تجربه بالاتر از علم است»
دوران جوانی
بوعلی سینا به حدی باهوش بود که گاهی در مطالب علمی موضوعات جدیدی دریافت میکرد و اغلب از استادان خود هم جلو میزد و باعث تعجب آنها میشد.
او کم میخوابید و بسیاری از علوم را خود به تنهایی مطالعه و تجزیه تحلیل میکرد و در جوانی در منطق، فلسفه، هندسه، ریاضیات، پزشکی و حکمت ماوراء الطبیعه استاد بود.
وقتی پور سینا 18 سال داشت غلامان حاکم بخارا به دنبال او آمدند تا برای معالجه امیر به دربار برود. بوعلی از نشانهها و عوارض بیماری متوجه شد امیر مسمومیت ناشی از سربی گرفته است که در ظروف مخصوص خوراکش وجود دارد پس اقدام به درمان کرد و در قبال آن اجازه ورود و استفاده آزادانه از کتابخانه سلطنتی بخارا را طلب کرد چون، تنها بزرگان و شاهزادگان حق استفاده از آن را داشتند. این اتفاق در هجده سالگی ابوعلی سینا راه علم اندوزی او را هموار و پر نور کرد چون کتابخانه بخارا از کاملترین کتابخانههای آن روزگار ایران به شمار میرفت و از اکثر کتابهای قدیمی و کمیاب یک نسخه در آن موجود بود.
به گفتهی یکی از شاگردانش این دورهی طلایی سه ساله باعث شد معلوماتش در امور مختلف عمیقتر شود و همچنین توانست بر روی نقشههای نجومی (ستارهشناسی) منجمان گذشته کار کند و در ادبیات و علم موسیقی خبره شود چنانکه این سینا میگوید: “موسیقی صدای خداست”!
ابوعلی در سن بیست سالگی مجموعهای در ده جلد به نام حاصل و محصول و بعد کتابی در مورد اخلاق با عنوان بیگناهی و گناه نوشت، مجموعهی دیگر او با موضوع فلسفه به نام حکمت عروضی در بیست و یک جلد میباشد.
مهاجرت
او به دلیل اتفاقاتی سخت مجبور به مهاجرت شد و نزدیک به سیزده سال وقت خود را به تدریس، تحریر و معالجه بیماران گذراند. وی در این مدت کتابها و مقالات زیادی نوشت که از جمله آنها میتوان رسالهای در مورد «بیهودگی پیشبینی آینده بر اساس حرکت ستارگان» «نبض»، مقالهای در مورد افسردگی و بسیاری دیگر اشاره کرد.
بوعلی به ورزش و سلامتی اهمیت میداد و در جایی گفتهاست: کسی که به تمرینهای بدنی میپردازد به هیچ دارویی نیاز ندارد، درمان او در جنبش و حرکت است!
او پس از گریز از تعقیب غزنویان بالاخره به گرگان رفت و در آنجا شاگردان امین و کوشایی چون جوزجانی را تربیت کرد و به فکر تالیف کتاب قانون افتاد.
او در سال 393 به درخواست همسر پادشاه آل بویه برای درمان فرزندش به شهر ری رفت و پس از درمان مجدالدوله که صرع داشت ریاست و سرپرستی بیمارستان ری را پذیرفت.
در سالهایی که در همدان گذرانید نوشتن کتاب قانون بهپایان رسید و در این دوران تعداد قابل توجهی کتاب و رساله نوشت. روزها را صرف تدریس و طبابت در بیمارستان و رسیدگی به امور سیاست و شبها را صرف تحریر و تالیف کتاب و گاهی بحث با اندیشمندان همدان میکرد.
بعدها و در دورانی از تبعید او کتاب شفا در مورد فلسفه و نکات مثبت نظریات ارسطو نوشت و طی تعقیب و گریز و حتی زندانی شدنهای متوالی توسط حکام شهرهای مختلف به اصفهان رفت.
در مهر 415 خبر حمله مسعود پسر سلطان محمود غزنوی به اصفهان رسید در همین هنگام بوعلی به همراه علاء الدوله از اصفهان خارج شد ولی کتابهایش در اصفهان ماند که مورد تاراج غارتگران ترک قرار گرفت و بسیاری از آنها از بین رفت یا به غزنه منتقل شد.
کوزهگر در کوزه افتاد
ابوعلی در همدان به قولنج مبتلا شد و شاگردش جوزجانی به کمکش آمد ولی بوعلی برای آنکه زودتر بهبود یابد میزان دارو را افزایش داد که باعث از بین رفتن قوای جسمی او گشت او در این زمان کتابی در مورد اثبات خدا با نام حکمت المشرقین (فلسفه شرقی) که تقریبا نوعی وصیتنامه بود نوشت.
بعد از چندی بیماری ابن سینا شدت گرفت وی که طبیب افراد زیادی بود نتوانست این بیماری را در خود درمان کند و در هشتم آبان ماه 415 در شهر همدان فوت کرد و او را در همان شهر به خاک سپردند.
از نکات جالب این شخصیت باورنکردنی تاثیر نظریات فلسفی اوست که مانند آموزههای طبیاش به جز در قلمرو اسلامی، در اروپا نیز امری قطعی است.
همچنین فلسفه متافیزیک ابن سینا، خلاصه مطالبی است که متفکران لاتینی دو قرن بعد از او به آن رسیدند!
نکته دیگری که از زندگینامه بوعلی دستگیرمان میشود زندگی پر فراز و نشیب در مراحلی از دوران اوست که حتی باعث سفرهای مکرر و زندانی شدن او میشود اما با تمام این سختیها و با توجه به امکانات بسیار کم آن دوران و نبود برق یا وسایل نقلیه و کافی نبودن نور در شب، تالیفات و طبابت ایشان به نسبت 58 سال زندگی بسیار زیاد است. از طرفی همانطور که در متن هم اشاره شد ایشان به تجربه بیش از دانش اهمیت میداد و بنابراین درسهای بزرگی که میشود از زندگی پربار او گرفت:
1_ استفاده بهینه از زمان برای یادگیری
2_ تجربه، آزمایش و تحقیق برای استفاده و کاربردی کردن دانش
3_ توجه به طبیعت، سلامتی و ورزش و علوم طبیعی
4_ سختکوشی حتی در دورانهای مختلف بحران
مقاله مشابه راجع به پروفسور سمیعی، جراح مشهور مغز را از اینجا بخوانید
عاطفه برزین
مشاور و تحلیلگر حوزه شخصیتشناسی
انتشار در مقاله برتر از “رتبه”
مشاورنامه آزمونهای سراسری گاج
سال دوم / شماره 18/مرداد 94