دانتون ابِی (downton abbey) به کارگردانی Julian Fellowes، از همان هاییست که بابت دیدنش حاضرم روز شماری کنم.
این مجموعه یکی از موفق ترین سریالهای تلوزیونی درام بعد از سریال Brideshead Revisited ساخته سال 1981 نام گرفتهاست و نام آن در سال 2011 به عنوان “بهترین سریال تلوزیونی بریتانیا از نگاه منتقدان”، در کتاب رکورد های جهانی گینس ثبت شد.
کم میشود دلخوش به دیدن سریالی شوم که دلم را اینقدر برای دیدناش ببرد. شاید هم فرار میکنم از انتظار هفتگی و اینکه کاش ساعتها بگذرند تا به ساعت تماشای آن برسم و چه احمقانهست شاید انتظار برای گذران سریع عمر…
در این مجموعه، همه عالی بازی میکنند و حس شخصیت مورد نظر را به راحتی و بیدرد سر انتقال میدهند. از پیرزن پیرمردهای اشرافی عمارت بگیر تا مستخدمین همه دوستداشتنی یا ملموس با بدجنسیهای خاص خود و واقعیت طبقهی فرهنگی خودشان هستند. خصوصا خانم پت مور سر آشپز که نگاه خردمندانهای به ارتباطات عاشقانه افراد دارد و هیچوقت آن صحنه را فراموش نمیکنم که گفت “چرا اینجا همه دچار عشق اشتباهیاند؟”او به شدت مخالف تکنولوژیست اما هر بار به دلیلی مجبور به پذیرش میشود و منطقش همیشه نمک سادگیِ واقعیای دارد وقتی که میگوید” بچهها شما هیچ حالیتون نیست هر کدوم از این وسایل برقی که به آشپزخونه میاد یکی از ما بیکار میشه و تا چند وقت دیگه به ما نیاز نخواهند داشت!”
زمان این مجموعه متعلق به سالهای قبل و بعد از جنگ جهانیاست و چون جامعه آن زمان در حال گزار و اتمام اشرافیگری و تبعیض یا فروپاشی نظام ارباب رعیتی است، طبعا این خانواده روشنفکر رفتار نسبتاً مناسبی با خدمتکاران خود دارند. همچنین در این دوره تاریخی بحث تساوی حقوق زن و مرد و حتی مخالفت با تفکر نژادپرستی، در حال مطرح شدنست که تمامی این وقایع را میتوان در این مجموعه تاریخی_ درام به وضوح دید.
برای من همه زوایای این سریال جالب و قابل تامل است وقتی نگاه آقای کارسون، رئیس مستخدمین با آن شخصیت مقتدر و اخمو مثل یک پدر حامی به سختی لبخند میزند و مراقبست هیچکس را لوس نکند و یا نگاهی که یکی از مستخدمین (آقای بیتس با بازی برندان کویل) به مردی که به همسرش تجاوز کردهبود داشت، خیرهکنندهاست. انگار در همان چند ثانیه مثل یک کاراگاه و با چیدن پازلی در ذهنش که مخاطب هیچ نمیبیند اما میتواند حسش کند، متهم را تشخیص میدهد.
به نظر من ساخت این نگاه چه از جانب کارگردان و چه با بازی این هنرپیشه (برندان کویل) عالی و بینقص است.
ضمنا تا اینجایی که تحقیق کردم این سریال دو بار جایزه گلدن گلاب گرفتهست که جایزه امسال را خودم هم دیدم و به خانم جُوآن فروگات با نقش آنا اسمیت که ندیمهی مِری (دختر بزرگ خانواده و نقش اول داستان) است، به عنوان نقش مکمل در سریالهای تلویزیونی، تعلق گرفت. نقش این خانم به غیر از ندیمه بودن، زنی با تدبیر، صبور و عاشقانگی با آقای بیتس است، همان که در سطوری پیش از نگاه خوش نقش کارآگاهیاش گفتم که شاید او هم باید برای نقش مکمل در این سریال جایزه میگرفت!
“عاطفه برزین”
پ.ن: خلاصه اگر تا به حال ندیدهاید پیشنهاد به دیدنش دارم شکر خدا هم که بازار دانلودش داغ است