دشمن
وقتی هیچ دشمنی درون شما نباشد
فهم
نفسی عمیق و سکوتی هر از گاه شاید بتواند...
سکوت مثبت
وقتی سکوت بین دو نفر نشانی از آرامشست
قضاوت
عشق یعنی عدم حضور قضاوت
عامی
انسان عامی
عشق و قدرت
جایی که عشق حکومت میکند،
رودخانه
هرگز
خودت را
چیز زیادی در جهان از وجود خودت مهمتر نیست و این خودخواهی نیست
رازیست که اگر به آن عمل کنی، حتی سختترین کار دنیا که ایثار برای آسایش دیگرانست را به درستی و بدون انتظار، انجام خواهی داد
موفقیت را باور کن
کوچیکتر که بودیم، یعنی وقتی خیلی کوچیکتر بودیم، بیشتر تصمیماتمون دلی بود.
یعنی اینکه برای داشتن خواستههامون، پافشاری میکردیم و منطقِ ما خواستههای دلمون بود برای همین هم معمولاً موفق میشدیم، چون هیچی مثل یه هدف سرگرمکننده یا خوشمزه، نمیتونه به بچهها انگیزهی پافشاری یا فعالیت بده!
آدما هرچی بزرگتر میشن، تغییرات هم بیشتر میشه و دیگه هدفها مثل قبل کوچیک و زودگذر نیست. دیگه خودخواهی کودکانهی بدون فکر و منطق و یا مهربونی بیدلیل خانواده، کارساز نیست و حالا ماییم و هدفهای رنگارنگ و البته مشکلات، سرگرمیها و لذت رسیدن به اهداف!
قدم اول
حتی سفرهای طولانیبا یک قدم آغاز میشوند...
افکار و گفتار
در زندگی دو چیز را به یاد داشته باش
قدم
حتی سفرهای طولانی
اولین شرط
اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است
اولین شرط
اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است
امروز وقتی از صداي هق هق گريهام که با خواندن سطور آخر يک رمان، بيشتر میشد، به خودآمدم، متعجب شدم چرا که خيلی وقتست دورهي احساساتی شدن بابت مرگ يا غم شخصيتهاي داستان را بوسيدهم گذاشتهام بر طاقچهی خاطرات جواني...
ولی آنچه مرا درگير اين هيجان بیسابقه کرد، بازي بینظير و کمنقصیست که خانم "بلقيس سليمانی" با خوانندهی رمانش ميکند و جالبست که به نظر من اين بازی و بالا و پايينبردنهای مخاطب، چيزي فراتر از تعليق داستانیست چون در تعليق، "تو" هيجانزده و مستاصلی براي خواندن ادامه داستان ولی در اين بازی، انگار دلت نمیخواهد نتيجه را بفهمی يا اگر بفهمی حالا ديگر منتظری تا راوی جديدی سر در بياورد و با نگاه ديگری به ماجرا بپردازد و تو هيچ حس بازی خوردن منفی يا خيت شدن نداری!