چند سال پیش خانمی دچار تومور مغزی بدخیمی شد که در ایران قابل عمل جراحی نبود. پزشکان، مدارک پزشکی این خانم را برای پروفسور به کلینیک تخصصی ایشان در آلمان، ایمیل و در آن قید کردند که این خانم همسر جانبازی نابیناست.
پروفسور که تا آن زمان، ظاهرا در طول سال تنها چند روزی به ایران میآمد و فقط در کشور آلمان، عمل جراحی انجام میداد، پذیرفت به ایران بیاید و همسر رضا را جراحی کند.
قبل از شروع جراحی، پروفسور سراغ همسر این خانم را میگیرد ولی به او میگویند رضا از نگرانی نیامده چون به او گفتهاند، احتمال خطر برای همسرش زیاد است.
ولی نکته جالبی که در این ماجرا وجود دارد اینست که پروفسور میگوید «تا همسر ایشان نیاید، من عمل را شروع نمیکنم.»
رضا وارد بیمارستان شد و پروفسور پس از روبوسی به او گفت: «من فقط خواستم تو رو ببینم تا به تو بگم کاری که تو و امثال تو برای کشور انجام دادید، از کارهای من خیلی باارزش تر و بزرگتره.”
آن عمل جراحی انجام شد و همسر این رضا سالهاست که در سلامت بهسر میبرد و از آن سال به بعد یکی از بهترین جراحان مغز دنیا هرساله به کشور خود برای جراحی بیماران لاعلاج مغزی میآید و رایگان یا با مبالغ بسیار کم به مردم خود کمک میکند و این نابغهی مهر، علم و پزشکی کسی نیست جز «پروفسور مجید سمیعی»
این چهره ماندگار یکی از مشهورترین جراحان متخصص مغز و اعصاب است که بیش از ٣۵ سالی است مسئولیت بزرگترین مرکز بینالمللی علوم اعصاب (جامعه جهانی جراحان مغز و اعصاب) را بر عهده دارد و به عنوان پایهگذار روش جدید جراحی قاعده جمجمه شناخته شده است.
باید گفت که پروفسور سمیعی بیش از 8 هزار بار عمل جراحی در قاعده جمجمه انجام داده و همچنین مجموعه ادبیات علمی خود را تاکنون در قالب 13 کتاب و بیش از 200 مقاله علمی منتشر کردهاست که مهمترین مرجع برای جراحان مغز واعصاب دنیا بهشمار میآید.
پرفسور هر شش ماه یک بار برای درمان بیماران به ایران سفر میکند. ایشان تابهحال چندین عمل در تهران داشتهاند که به صورت زنده در سالن سمپوزیوم نمایش داده شده است. او درباره این که مهمترین اهدافش از آموزش متخصصان ایرانی چیست میگوید: میخواهم تازههای پزشکی در زمینه مغز و اعصاب هر چه سریع تر به کشور عزیزم ایران منتقل شود.
دکتر سمیعی در حال حاضر رئیس مرکز علوم اعصاب آلمان، مشاور رئیس جمهور چین، مشاور صدراعظم آلمان و رئیس انجمن جهانی جراحی قاعده مغز است؛ اما در کنار تمام این مشغلهها همچنان به سرزمین مادری خود توجه ویژهای دارد و برای رشد علمی پزشکی و جراحی ایران تلاش میکند.
او در یکی از سفرهایش به ایران و درکنار همایشهای علمی، همه نشانهای خود را به موزه تاریخ علوم پزشکی ایران هدیه کرد که نشان نوبل، نشان اهدایی آلمان، نشان فدراسیون جهانی جامعه جراحان مغز و اعصاب جهان، جام اهدایی دانشگاه هاروارد و نشان ریاست فدراسیون جهانی جراحان مغز و اعصاب بخشی از آنهاست.
از دیگر اقدامات او میتوان به ساخت مرکز جامع علوم اعصاب جهان در ایران اشاره کرد که وقتی از پروفسور توضیح بیشتری راجع به این مرکز و اهداء نشانها میپرسند، میگوید:
« نقشهای که برای مرکز علوم اعصاب ایران در نظر گرفتهشده شبیه به همین مرکز درآلمان و شبیه مغز انسان است و هنگام عبور از اتوبان همت میتوان آن را دید که بسیار جالب توجه است. از نظر فعالیت نیز در نظر دارم تمام آن دانش و فنون را به اینجا منتقل کنم تا مرکز علوم اعصاب ایران به یک مرکز بینظیر در دنیا تبدیل شود.
امیدوارم جوانان سختکوش ایران انگیزه بیشتری به دست آورده و بدانند با وجود سختیهایی که وجود دارد میتوان به مدارج بالای علمی دست پیدا کرد. جوانها بدانند که با علمآموزی است که به سعادت اصلی دست پیدا میکنند، چرا که اگر در پی ثروت باشند و آن را به دست هم بیاورند ممکن است از دست برود اما علم همواره به انسان امید، لذت و مصونیت میدهد.»
همچنین وقتی از ایشان سوال میشود که شما به عنوان جراح مغز و اعصاب چه توصیههای کاربردی به مردم دارید تا با به کار گرفتن آنها در زندگی روزانه، سلامت ذهن و مغزشان را تامین کنند، میگوید:
یکی از مطالب مهم این است که مغزمان را بههم ریخته نکنیم. دنیای امروزه شاید باعث شود حجم زیادی از اطلاعات در آن واحد وارد مغز شود اما باید بسیار مراقب بود که مسائل مختلف را وارد مغز نکنیم چرا که این کار کیفیت ارتباط سلولهای مغز را دچار اختلال میکند. به تمام افراد و به ویژه به جوانها توصیه میکنم ابتدا یک کار را به انتها برسانند و بعد به سراغ مطالب دیگر بروند چرا که در غیر اینصورت رفته رفته عملکرد مغز کاهش مییابد.
سميعی رمز موفقيت انسان را تمركز افكار میداند و میگوید: «اگر انسان تمركز فكر داشته باشد و بتواند بد و خوب را از هم تشخيص دهد میتواند به موفقيت برسد و در تاريخ زندگی انسانها زمان، مكان و كار میتواند تحول بزرگی ايجاد كند و در نظر گرفتن صحيح و به موقع اين عوامل دليل موفقيت انسان است.»
راز موفقیت پروفسور سمیعی
یکی از مصاحبهکنندگان از وی پرسید:
«پروفسور، خیلیها دوست دارند بدانند که رمز موفقیت شما چه بوده و چه شده که شما به این جایگاه رسیدهاید؟
پروفسور سمیعی بدون مکث پاسخ داد:
«کار خاصی نکردهام، هفت ساله بودم که مثل همه به دبستان رفتم، پس از آن به راهنمایی، در پانزده سالگی مثل همه به دبیرستان رفتم، پس از اتمام دبیرستان مانند بسیاری از جوانان برای دانشگاه اقدام کردم، وارد دانشگاه شدم، تخصص گرفتم و تصمیم گرفتم با توجه به علاقهام تمام فکر و ذهنم را به شغل و تخصصم اختصاص بدهم. فقط همین!»
میتوان از پاسخ کوتاه ایشان به راز موفقیت پروفسور پی برد:
1_ وقتی میگوید کار خاصی نکردهام یعنی موفقیتش نیاز به هوش بسیار زیاد یا ثروت انبوه پدری نداشته و هر شخصی میتواند بعد از اتمام مدارج مختلف و تلاش در زمینهای که میخواهد، متخصص شود.
2_ از اینکه میگوید کار خاصی نکردهام و از عملکردهای ایشان میشود فهمید که ادعایی ندارد و خود را برتر از دیگران نمیداند و فقط با تکیه بر تجربیات،دقت و تخصصشان دست بهکار میشود.
3_ در جمله آخر این جواب، ایشان ابتدا اشاره به تصمیم گرفتن و بعد انجام عمل میکنند، یعنی ما اگر بخواهیم و تصمیم درستی بگیریم همچنین بر روی هدف خود تمرکز کنیم، میتوانیم به آرزوهای مناسب خود برسیم.
4_ توجه به علاقههای ما برای موفقیتهای اینچنینی بسیار مهم است چرا که گاهی علایق ما از استعدادهای خدادادی و درونیامان نشآت میگیرد و هیچکس مثل خودمان نمیتواند این نشانهها را بشناسد.
عاطفه برزین
مشاور و تحلیلگر حوزه شخصیتشناسی
مقاله مشابه راجع به حکیم بوعلی سینا را از اینجا بخوانید
انتشار در مجله رتبه / مشاورنامه آزمونهای سراسری گاج
روانشناسی تحلیلی، یونگ، تیپ شناسی