هر چه بیشتر مییابم و مطالعه میکنم، بیشتر میفهمم که زیاد نمیدانم که یا لابد درسها را درست به کار نبردهام و یا الان تازه وقت دریافت بیشتر بودهست و اینکه راه رشد راه آسودهای نیست که بیتوجه از کنارش رد شویم،
ویرایش و دقت در ترجمهی کهنالگویی که متاسفانه در ایران و به همت برداشتهای نامناسب بسیاری از دوستان، آنطور که باید، تفهیم نشده و برخی او را مرجع اصلی زنی برتر و افسانهای زیبا دانستهاند و برخی منبع فساد و بیوفایی، در حالیکه آفرودیت هم مانند باقی نه خیلی خوبست نه خیلی بد و او هم گاه آسیبپذیر و گاه آسیب رسانست و تازه به خاطر خلاقیتش گاه خطرناک!
و اینکه چقدر آگاهی خانواده و حتی اجداد برای تربیت و به ارثبری هر فرزندی مهمست و ای کاش هر کدام ما تا دیر نشده، راهنمایی برای نسلهای آینده باشیم تا از خودِ دوستداشتنیاشان نگریزند و هر آنچه باید را برای تعادل اما به همراه سرخوشی از توانمندیهای خاص خود، بیابند و زندگیاش کنند!
و این یادآوری همیشگیم که هیچکس تک آرک تایپی نیست مگر تسخیر گرههای درونی باشد و حتما با تجربههای زندگی و یا میراثی توانسته به جا و سطحی برسد که شایستهی آن بودهست.
اینکه باید یاد بگیریم از کجا آسیب میخوریم تا رفتارهای تکرار شونده مثبت و خلاقانه را جایگزین رفتارهای سریالی مخرب کنیم.
آگاهی و رشد درد شیرینی دارد به امید دریافت هر چه بیشتراش!
عاطفه برزین
همین تیرماه