برای همهی ما چیزهایی هست که دوستشون نداریم و حتی ازشون تنفر و انزجار داریم. خصوصا که بعضی اصطلاحات
فرهنگ و طعمها و …سلیقهای هستند اما اغلب، فکر میکنیم فقط نظر خودمون، استاندارد هست.
دوستی دارم که قدیمها همکار بودیم و میگفت از این کلمهی “دمت گرم” متنفرم و مال بیفرهنگهای بیادبه. هر وقت هم از دهنم در میاومد دعوام میکرد و چشم غره میرفت که تو دیگه چرا؟ یا چند نفر از اقوام و دوستان دیگه، رو عبارت خیلی مصطلح وسادهای از نسل جدید حساس هستند و حتی میگن اگه فردی این عبارت خاص رو استفاده کرد استخدامش نمیکنیم و یا تو خانواده باش قهر میکنیم!!!
چند روزه برنامههای پر بیننده خندوانه و دور همی رو با دقت بیشتری میبینم و جالبه که از هر دو اصطلاح دراغلب پاراگرافها تقریبا استفاده میشه و میبینم همه خصوصا من هم از این دمتون گرمهای با حال (اینم اصطلاح دوم) چقدر لذت میبریم (هنوز از اقوام محترم رودرباسی دارم که عبارت دوم رو کامل به کار ببرم!)
اینا رو گفتم که بگم هیچ دلیلی نداره اونچه به نظر ما زشته و یا استاندارد نیست برای باقی هم قبیح و ناشایست باشه و دیگه اینکه سلیقه دیگران قابل احترامه و اگه همه یک رنگ و یک شکل بودن و یا هم عقیده و هم نوا، خیلی دنیا بیهویت و زشت میشد و حتی تغییری برای بهتر شدن و تعالی شاید نبود…
دست اخراینکه عقیده همه محترمه و حتی مخالفت این افراد هم زیباست و دمشون هم گرم که قرار نیست همه از حتی کلمات پر استفاده، راضی و خشنود باشن، فقط قراره فکر نکنیم استاندارد ما قراره استاندارد ملی یا جهانی باشه.
عشق به هستی و مردم و طبیعت، شاید تنها استاندارد واقعیِ جهانی باشه اما قطعا این نظر، نظر همه نخواهد بود.
تســـــــــــــــــــــــــــــــلیم!
پ.ن متاخره:
البته که من با بعضی از واژههای جدید، موافق نیستم واین مطلب، فیالواقع راجع به استفاده یا عدم استفاده از واژگانی خاص نیست بلکه راجع به استانداردهای ذهنی، تعصب نداشتن و احترام به سلایق دیگران است. شاید این مثالیست که واضح میتونه حق مطلب رُ ادا کنه!
#عاطفه_برزین
#شخصیت #یونگ #روانشناسی