دشمن
وقتی هیچ دشمنی درون شما نباشد
فهم
نفسی عمیق و سکوتی هر از گاه شاید بتواند...
سکوت مثبت
وقتی سکوت بین دو نفر نشانی از آرامشست
قضاوت
عشق یعنی عدم حضور قضاوت
عامی
انسان عامی
عشق و قدرت
جایی که عشق حکومت میکند،
رودخانه
هرگز
خودت را
چیز زیادی در جهان از وجود خودت مهمتر نیست و این خودخواهی نیست
رازیست که اگر به آن عمل کنی، حتی سختترین کار دنیا که ایثار برای آسایش دیگرانست را به درستی و بدون انتظار، انجام خواهی داد
موفقیت را باور کن
کوچیکتر که بودیم، یعنی وقتی خیلی کوچیکتر بودیم، بیشتر تصمیماتمون دلی بود.
یعنی اینکه برای داشتن خواستههامون، پافشاری میکردیم و منطقِ ما خواستههای دلمون بود برای همین هم معمولاً موفق میشدیم، چون هیچی مثل یه هدف سرگرمکننده یا خوشمزه، نمیتونه به بچهها انگیزهی پافشاری یا فعالیت بده!
آدما هرچی بزرگتر میشن، تغییرات هم بیشتر میشه و دیگه هدفها مثل قبل کوچیک و زودگذر نیست. دیگه خودخواهی کودکانهی بدون فکر و منطق و یا مهربونی بیدلیل خانواده، کارساز نیست و حالا ماییم و هدفهای رنگارنگ و البته مشکلات، سرگرمیها و لذت رسیدن به اهداف!
قدم اول
حتی سفرهای طولانیبا یک قدم آغاز میشوند...
افکار و گفتار
در زندگی دو چیز را به یاد داشته باش
قدم
حتی سفرهای طولانی
اولین شرط
اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است
اولین شرط
اولين شرط جنگيدن براى عشق، دوست داشتن متقابل است
ما دائماً گرفتار بازیهای تکراریای هستیم که بازیگردانش خودمانیم...
به گفتهٔ اریک برن «بازیها» عبارتاند از: یک سلسله مراودهها که بین افراد و برای ارتباط برقرار کردن به کار میروند.
تمام اعمال متقابل انسانها طبق بازیهای مرسوم و آدابی که از دل این بازیها بیرون آمده، انجام میشود و اصولاً...میتوان گفت تمام رفتارهای اجتماعی و گاهی خصوصی انسانها، بازی است. (ویکیپدیا)
اسطوره كافي نبودن:
گاهي مرد نا آگاه درون (فرقی نمیكند زن باشيم يا مرد چون همه ما درون خود زن و مرد يعني آنيما/آنيموس داريم) بر ايگوی ما غلبه میكند و هرچقدر كار انجام دهیم، جمله " كافي نيست" او دائما تكرار میشود.
تا سی سالگی خیلی شانسآوردهباشی و میان خانوادهای اهل خرد یا دانش، بزرگ و مستقل شدهباشی تازه میتوانی با ریسک، انتخابهایی داشتهباشی و تجربه جمعکنی و اگر خیلی زرنگ و توانمند هم شده و از میان اینهمه قانون و شرایط دشوار، خصوصا اگر زن باشی، عبور کنی و از آموختههایی که آسان به دست نیاوردی، درس بگیری، تازه متوجه میشوی که هیچ نیستی و هیچ نیاموختهای، دنیا خیلی بزرگست و دامنهی خواستههای ذهن تو خیلی گسترده و زمان، کم و اختیاراتت بسیار محدودست