گمانم بشه مفهوم انتزاعی خشم رُ با معنی عینی "پرخاش" تا حد زیادی همسان دونست. چون خشم اغلب به صورت پرخاش بروز پیدا می کنه. البته نه "پرخاش" به معنی عامیانهاش که پریدن و دعوا کردن رو تداعی میکنه. پرخاش به معنای دقیق روانشناختی که بصورت زیر طبقه بندی شده و خیلی جالبه.
بهتره به این جدول دقت کنیم. وقتی ببینیم پرخاش به چه رفتارهایی قابل اطلاقه، در نتیجه تصور بهتری از مفهوم خشم پیدا میکنیم، بعد شاید حوصله کردیم و رفتیم تو مبحث کنترل خشم. نرفتیم هم مهم نیست همین که آدم بدونه حتی سکوتش اگه بیجا باشه، یه رفتار پرخاشگرانه هست خیلی به خودآگاهیش در پندار و رفتار کمک میکنه، آگاهی همیشه مؤثرترین کلید تغییره... "رضا باقری" ...
پ.ن: حتی سکوت و نرمی آدمای ساکت و آروم دلیلی برای خشم نداشتن اونا نیست و ممکنه به شکل پنهان این خشم از درون باعث افسردگی اونا و یا خیلی جاها درونگرایی مانع گرفتن حق وُ حقوقشون بشه و چون هیچ نیرو و انرژیای از بین نمیره این خشم هم از بین نمیره و جایی خرابکاری میکنه...
برای کنترل خشم پیشنهاد میشه به خلاقیت مانند نوشتن، مجسمه سازی، نقاشی و یا گرفتن درایتمندانه حق و حقوق و اخذ دستآورد و یا حتی کنار کشیدن از درگیری.
عاطفه برزین